گیمرهایی همچون من که سنوسالی ازشان گذشته است، با کنسولهای رترو بزرگ شدهاند و جهش گرافیکی از دوران پیکسلهای 8بیتی دوبعدی به دنیای پالیگانهای 16بیتی سهبعدی را بهیاد دارند، حتما میدانند که وقتی در مورد بهوجد آمدن از پیشرفت گرافیکی بازیها صحبت میکنیم، چه انقلاب شگفتآوری در پس ذهنمان مرور میشود. زمان زیادی از روزهای طلایی انقلاب گرافیکی صنعت ویدیوگیم نمیگذرد؛ اما حالا بهجایی رسیدهایم که بهبود گرافیکی در بازیها را بهسختی میتوانیم صرفا پیشرفت یا بهبود «بصری» بهحساب آوریم و باید بیشتر از دیدگاه «فنی» و «تکنیکی» بررسیشان کنیم.
بهنظر میرسد واقعگرایانه بودن بازیها آنقدری است که بتواند فعلا راضیمان نگه دارد و حالا روند صنعت ما را بهسمتی سوق میدهد که بهبود گرافیکی را در پیشرفت فناوریهایی همچون رهگیری پرتو و ادغام هرچه بیشتر هوش مصنوعی در پردازشهای گرافیکی با DLSS انویدیا یا FSR ایامدی جستوجو کنیم؛ مواردی که در نهایت به عملکرد تکنیکی بهتر (یعنی نرخ فریم بالاتر) منجر میشوند و سطح واقعگرایی بازیها را هرچند با گامهای کوچک، بهتر میکنند.
درست است که ابتدا در مورد نتیجه صحبت کردم؛ اما دلایل را هم نباید فراموش کنیم. یکی از دلایل اصلی کشیدهشدن ترمز در پیشرفتهای گرافیکی هنجارشکن به محدودیتهای سختافزاری بازمیگردد. همین حالا هم کارتهای گرافیک که وظیفهی پردازش حجم باورنکردنی محاسبات پیچیده را بهعهده دارند، گرانقیمتترین قطعات سیستمهای مدرن هستند و توضیحدادن در مورد پیشرفتهایشان هم بیشتر از همیشه ما را درگیر واژههایی همچون «ترانزیستورها»، «معماری»، «هستهها» و حالا، «هوش مصنوعی» میکند.
با در نظر داشتن مواردی که ذکر کردم، قابل درک است که وقتی هرساله منتظر هستیم تا مثلا انویدیا کارتهای گرافیک جدیدش را معرفی کند، محدوده انتظاراتمان را هم خوب میشناسیم؛ مثلا امسال میدانستیم که سری RTX 5000 با تغییر معماری پردازنده، احتمالا تعداد هستههای پردازشی را افزایش میدهد، نسل جدید DLSS را بههمراه دارد و با تولید فریمهای بیشتر به کمک هوش مصنوعی، تجربهی گیمرها از بازیهای سنگین و پُر از پرتو را دستخوش تغییر و تحول میکند. با معرفی سری RTX 5000، انتظاراتمان هم رنگوبویی از واقعیت گرفتهاند و حالا دوست داریم ببینیم که تمام این بهبودهای بهاصطلاح، «دهانپرکن» چطور میتوانند تجربهی گیمرها از بازیها را دگرگون کنند.
در مقالهی پیشرو، به سراغ بررسی مدل بالاردهی RTX 5080 میرویم و نسخهی سفارشی و اورکلاکشدهی ایسوس از این کارت گرافیک جذاب، با پیشوند جدید ROG Astral را زیر ذرهبین قرار میدهیم. ضمن اینکه با مقایسهی مستقیم RTX 5080 با نسل قبلیاش یعنی RTX 4080 در این بررسی، میتوانیم دید بهتری در مورد صحت و سقم دیدگاههای مطرحشده بهدست بیاوریم؛ پس پیشنهاد میکنم مثل همیشه، تاانتهای بررسی RTX 5080 با زومیت همراه باشید.
به یُمن از راهرسیدن کارتهای گرافیک سری RTX 50 انویدیا، ایسوس امسال دستی به سروروی کارتهای سفارشی شدهاش کشید و با معرفی سری جدیدی بهنام ROG Astral، تغییر و تحولی در محصولات پرچمدارش بهوجود آورد. سری ROG Astral، بالاردهترین کارتهای گرافیک ایسوس هستند و تنها شامل کارتهای 5090 و 5080 و نسخههای اورکلاک شدهی آنها میشوند. ضمنا ایسوس با معرفی کارتهای ROG Astral LC سری 5090، این انتخاب را به کاربران حرفهایتر میدهد که کارت گرافیک با سیستم خنککنندهی مایع خریداری کنند.
درحالیکه انویدیا قیمت نسخهی Founders Edition کارت RTX 5080 را از 1000 دلار اعلام کرده است، ایسوس نسخههای معمولی و اورکلاکشدهی همین کارت در سری ROG Astral را بهترتیب 1550 دلار و 1650 دلار قیمتگذاری میکند. باوجود چنین اختلاف قیمتی، بد نیست کمی بیشتر با تکنولوژیهای بهکار رفته در لاین ROG Astral و نوآوریهای ایسوس در تولید این سری آشنا شویم.
به یُمن از راهرسیدن کارتهای گرافیک سری RTX 50 انویدیا، ایسوس امسال دستی به سروروی کارتهای سفارشی شدهاش کشید و با معرفی سری جدیدی بهنام ROG Astral، تغییر و تحولی در محصولات پرچمدارش بهوجود آورد. سری ROG Astral، بالاردهترین کارتهای گرافیک ایسوس هستند و تنها شامل کارتهای 5090 و 5080 و نسخههای اورکلاک شدهی آنها میشوند. ضمنا ایسوس با معرفی کارتهای ROG Astral LC سری 5090، این انتخاب را به کاربران حرفهایتر میدهد که کارت گرافیک با سیستم خنککنندهی مایع خریداری کنند.
درحالیکه انویدیا قیمت نسخهی Founders Edition کارت RTX 5080 را از 1000 دلار اعلام کرده است، ایسوس نسخههای معمولی و اورکلاکشدهی همین کارت در سری ROG Astral را بهترتیب 1550 دلار و 1650 دلار قیمتگذاری میکند. باوجود چنین اختلاف قیمتی، بد نیست کمی بیشتر با تکنولوژیهای بهکار رفته در لاین ROG Astral و نوآوریهای ایسوس در تولید این سری آشنا شویم.
محفظهی بخار نیز در سری ROG Astral، دستخوش تغییر و تحولاتی شده است. ایسوس میگوید که بهلطف طراحی کنگرهای در بدنهی محفظهی بخار، حالا دیگر هیتپایپها بدون نیاز به تختشدن، درون محفظهی بخار جای میگیرند تا با افزایش سطح تماس هیتپایپها و محفظهی بخار، کارایی سیستم دفع حرارت، بیشاز 10 درصد افزایش پیدا کند.
فارغ از سیستم خنککننده، ایسوس برای افزایش ضریب اطمینان عملکرد در کارت گرافیک قدرتمندش، راهکارهای جالبی را بهکار میگیرد؛ مثلا بااستفاده از ترانزیستورهای قدرت ماسفت با توانایی تحمل حداکثر جریان 50 آمپری، نزدیک به 25 درصد سرماند (Headroom) بیشتر برای عملکرد بدون مشکل کارت گرافیک در بارهای پردازشی سنگین و سناریوهای مختلف اورکلاک فراهم میکند. ضمن اینکه با اعمال یک لایه روکش محافظ روی بُرد GPU، از مدار الکترونیکی کارت گرافیک در مقابل اتصالکوتاه شدن ناشی از گردوغبار، رطوبت و اجسام کوچک جلوگیری خواهد شد.
بالا بودن ضریب اطمینان بهلطف هدروم جریانی بیشتر
بهرسم سالیان اخیر، نرمافزار GPU Tweak III ایسوس نیز برای علاقهمندان به اورکلاک و پایش دقیق عملکرد کارت گرافیک در دسترس قرار دارد. در نرمافزار اختصاصی ایسوس میتوان تغییرات متداولی مثل تغییر پروفایل عملکرد بین حالتهای پیشفرض، سایلنت و OC را اعمال کرد و در کنار آن، با قابلیتهای پیچیدهتری همچون Voltage-Frequency Tuner، عملکرد کارت گرافیک را با دستکاری ولتاژی-فرکانسی، تغییر داد. ضمنا امکان پایش دمای بخشهای مختلف کارت گرافیک نیز با استفاده از نرمافزار فراهم است تا کاربران بتوانند درک بهتری از شرایط عملکردی کارت داشته باشند و در صورت نیاز، پارامترهای اورکلاک را برای عملکرد بهینهتر، تغییر دهند.
ایسوس برای محافظت از کارت گرافیک قدرتمندش، بدنهای محکم (شامل پلیت روی گرافیک، پلیت پشتی و فریم) از جنس فلز برای آن تدارک دیده است. کارت RTX 5080 ایسوس، برای قرار گرفتن درون کیس و روی مادربرد، به 3٫8 اسلات فضا نیاز خواهد داشت؛ بنابراین کارت نسبتا بزرگی بهحساب میآید.
کارت گرافیک ایسوس از ترکیب پنج درگاه (دو درگاه HDMI و سه درگاه Display Port) استفاده میکند. تمام درگاهها امکان انتقال سیگنال 4K و 120 هرتز را دارند، ضمن اینکه میتوان سیگنال خروجی تصویر 8K را نیز از RTX 5080 دریافت کرد. بد نیست اشاره کنم که کارت گرافیک همزمان میتواند به 4 مانیتور متصل شود و به آنها خروجی تصویر دهد.
پس از آشنایی اجمالی با نسخهی سفارشیسازی شدهی ایسوس از کارت گرافیک RTX 5080، بهسراغ بررسی مشخصات فنی آن میرویم.
انویدیا در سری RTX 50 معماری Blackwell را بهکار گرفته است و میگوید که در معماری جدید، پیشرفت سریهای پیشین در زمینهی هوش مصنوعی را بهبود میدهد. سیستم رندرینگ عصبی و سایهزنی عصبی مبتنیبر AI در معماری بلکوِل این به توسعهدهندگان بازیها امکان میدهد تا بتوانند از هوش مصنوعی مولد در بخشهای مختلف طراحی بازی استفاده کنند.
نسل جدید هستههای RT و هستههای تنسور
در معماری بلکول، از نسل چهارم هستههای رهگیری پرتو و نسل پنجم هستههای تنسور استفاده شده است. ضمن اینکه نسخهی جدید فناوری DLSS انویدیا (نسخهی چهارم) با همراهی تکنولوژی مالتی فریم جنریشن، به پردازندهی گرافیکی امکان میدهد تا بهکمک هوش مصنوعی بتواند فریمهای بیشتری را در میان فریمهای رندرشده جایگذاری کند و نرخ فریم را تا دو برابر افزایش دهد.
حافظهی گرافیکی نیز در معماری جدید بلکول، دستخوش تغییر و تحول شده است، حالا کارتهای گرافیک سری RTX 5000 از حافظهی GDDR7 استفاده میکنند که بهگفتهی انویدیا میتواند در کنار سرعت بیشتر، از نظر مصرف توان هم بهینهتر عمل کند.
از آنجایی که پردازندهی گرافیکی GB202 بهکاررفته در قلب RTX 5090 را باید بالاردهترین چیپ گرافیکی در سری بلکول بهحساب بیاوریم؛ بنابراین میتوان گفت کارت گرافیک RTX 5080 انویدیا، از دومین پردازندهی قدرتمند سری بلکول، یعنی GB203 قدرت میگیرد.
تراشهی GB203 از نظر تکنولوژیهای بهکاررفته، از جمله نسل جدید هستههای ریتریسینگ و تنسور و پشتیبانی از DLSS 4 و Multi Frame Generation تفاوتی با پردازندهی GB202 ندارد و تنها در ظرفیت پردازشی و مشخصات فنی با آن متفاوت است؛ اما تمام اعداد و ارقام جدول بالا نشان میدهند که همچون نسل قبل، RTX 5090 بااختلاف فاحشی قویترین کارت سری RTX 50 بهحساب میآید.